بازاريابي آنلاين

تازه ها و اطلاعات مربوط به طراحي سايت و تكنولوژي

بازاريابي آنلاين

۳۱ بازديد

بازاريابي آنلاين در تعريف ساده، برقراري ارتباط با مشتريان از طريق ابزارهاي آنلاين است. به طور كلي بازاريابي آنلاين همان اهداف شكل هاي سنتي تر بازاريابي را دنبال مي كند: افزايش آگاهي

ساخت سايت

نسبت به برند، توليد ليد و پيدا كردن مشتري هاي جديد.
برخلاف تصور عمومي، ديجيتال ماركتينگ مفهومي متفاوت و گسترده‌تر از بازاريابي آنلاين است؛ و كمپين هاي بازاريابي ديجيتال لزوما در اين حوزه قرار نمي گيرند. ديجيتال ماركتينگ مي‌تواند آنلاين يا آفلاين انجام شود. در حقيقت  تنها آن دسته از فعاليت‌هاي بازاريابي ديجيتال كه در بستر اينترنت اتفاق مي‌افتند در حوزه بازاريابي اينترنتي يا آنلاين قرار مي‌گيرند.
اين مقاله مرتبط درباره «ديجيتال ماركتينگ» را بخوانيد.
 آنلاين ماركتينگ يا بازاريابي اينترنتي يا تبليغات آنلاين همگي بيانگر يك مفهوم هستند. كاهش هزينه ها، انعطاف پذيري، قابليت اندازه گيري و تحليل داده دقيق، كنترل بيشتر، توانايي برقراري ارتباطات موثرتر و … از مزاياي اين شكل از بازاريابي هستند.
بازاريابي آنلاين چيست؟ – يك مرور كلي.بازاريابي آنلاين در حقيقت مجموعه اي از ابزارها و متدها براي ترفيع محصول (Promote) در بستر اينترنت است. از ابزارهايي مانند Keyword-Planner كه پيش از برنامه ريزي و هنگام تحقيق به آن احتياج خواهيد داشت تا ابزارهايي مانند گوگل آناليتيكس (Google Analytics) كه براي ارزيابي ميزان اثربخشي و كارايي كمپين ها به آن نياز پيدا مي كنيد.
.

طراحي سايت

در اين نوشته مي خوانيد:
– بازاريابي آنلاين چيست؟
– بازاريابي آنلاين و هفت زير شاخه اصلي
اجزا بازاريابي آنلاين و بازاريابي اينترنتيبازاريابي آنلاين ۷ زير شاخه اساسي زير را شامل مي شود:
۱) سئو (SEO) يا بهينه سازي براي موتورهاي جستجو 
۲) بازاريابي موتورهاي جستجو يا SEM
۳) بازاريابي محتوايي
۴) بازاريابي شبكه هاي اجتماعي
۵) تبليغات كليكي يا PPC
۶) بازاريابي وابسته يا همكاري در فروش (Affiliate Marketing)
۷) بازاريابي ايميلي يا ايميل ماركتينگ
براي اينكه بدانيم بازاريابي آنلاين چيست ابتدا مي بايست زير شاخه هاي آن را بشناسيم؛ از بين اين موارد، احتمالا سئو شناخته شده ترين نام در بين تمام كانال هاي بازاريابي اينترنتي است. سئو به معناي بهينه سازي محتوا به منظور بهبود رنك آن در نتايج جستجو(ي گوگل) براي كليدواژه اي خاص است.

طراحي اپليكيشن

سئو (SEO) يا بهينه سازي براي موتورهاي جستجوسئو قدرتمندترين كانال بازاريابي آنلاين است. فكرش را بكنيد، قرار گرفتن در صفحه اول نتايج جستجوي گوگل، و فراتر از آن، قرار گرفتن در رتبه اول براي كليدواژه مرتبط با كسب و كارمان، چقدر مي تواند اطمينان بخش و پر فايده باشد. واقعا كسب و كار آنلايني كسي هست كه چنين موقعيتي را دنبال نكند؟
تحقيقات اخير Forrester نشان مي دهد كه ۷۱ درصد از تجربيات آنلاين از موتورهاي جستجو شروع مي شوند. همانطور كه حدس مي زنيد گوگل پركاربردترين موتور جستجو است كه ۷۴ درصد از سهم بازار را به خود اختصاص داده است. غالب افراد يعني چيزي حدود ۸۵ درصد، به درستي نتايج جستجو باور دارند.
كافيست اين موارد را به اين حقيقت كه «۵ نتيجه نخست در گوگل ۶۷ درصد كليك ها را به خود اختصاص مي دهند» اضافه كنيد تا اهميت سئو در بازاريابي آنلاين كاملا برايتان مشخص شود.
موتورهاي جستجو از الگوريتم هاي بسيار پيچيده اي براي رتبه بندي صفحات وب در نتايج جستجو استفاده مي كنند. هرچند حداقل ۲۰۰ فاكتور مهم براي بهبود رنك گوگل وجود دارد اما بك لينك ها، چگالي و تناوب تكرار كلمات كليدي، ساختار و لينك هاي داخلي، بهينه سازي تايتل ها و توضيحات متا و سرعت بارگزاري مناسب، در كنار توليد محتواي ارزشمند، نسبت به ساير موارد اولويت داشته و تاثير گذاري بيشتري دارند.
به طور كلي سئو به دو بخش درون صفحه اي (On-Page Optimization) و برون صفحه اي (Off-Page Optimization) تقسيم مي شود.
مقاله مرتبط: چطور سئو كپي رايتر خوبي باشيم؟
فراموش نكنيم كه هدف اصلي موتورهاي جستجو نمايش صحيح ترين محتوا به كاربراني است كه پاسخ سوالشان را در اينترنت جستجو مي كنند يا در حال تحقيق براي خريد محصولي خاص هستند. بنابراين هنگام توليد و بهينه سازي محتوا هميشه مخاطبانتان را در اولويت قرار داده، ارزش و خوانايي آن را فداي تكنيك هاي سئو نكنيد.
بازاريابي با استفاده از موتورهاي جستجو  يا SEMبازاريابي موتورهاي جستجو يا SEM نسخه پولي SEO است؛ كه در آن بازارياب ها با خريد جايگاه هاي نخست نتايج جستجو براي كلمه كليدي خاص و تبليغ در آن، سعي در افزايش ترافيك ورودي و سرعت بخشيدن به پروسه هاي توليد ليد دارند.
هنگام تحقيق درباره بازاريابي موتورهاي جستجو حتما به نام Google AdWords برخواهيد خورد. ادوردز سرويس تبليغاتي گوگل (و پركاربردترين ابزار SEM) است كه اكثر ما با نام «تبليغات گوگل» آن را مي شناسيم. در اين شكل از تبليغات، گوگل به شما اين امكان را مي دهد تا با پرداخت پول بازاي هر كليك، وبسايتتان را در نتايج جستجو براي كليدواژه اي خاص نمايش دهيد.
البته استفاده از اين ابزار آنقدرها هم سريع و ساده نيست و ساز و كارهاي خودش را دارد؛ حتي ممكن است تبليغ شما با بودجه اي كمتر، نمايش بيشتر و بازدهي بسيار بالاتري از تبليغ رقيبتان براي همان كليدواژه داشته باشد. تعريف صحيح كمپين، تخصيص بودجه درست، طراحي صفحه فرود مناسب براي اين نوع تبليغات و … مواردي هستند كه بر كارايي و اثر بخشي آن اثر مي گذارند.
به هر حال، تبليغات گوگل تبليغاتي هستند كه در نتايج جستجو نمايش داده مي شوند و درست مانند نتايج جستجوي ارگانيك، عنوان و محتواي آن، مي بايست با كليدواژه ها و عبارات جستجو مرتبط باشند.
رتبه هاي اول و دوم نتايج جستجو در گوگل حدود ۵۰ درصد از تمام كليك ها را به خود اختصاص مي دهند. بنابراين چنانچه با مديريت صحيح در اين جايگاه ها قرار بگيريد، حتما ترافيك ورودي به وبسايتتان افزايش خواهد يافت. البته به ازاي هر كليك و ورودي بايد هزينه پرداخت كنيد.
تبليغات گوگل ادوردزهزينه اي كه براي هر كليك پرداخت مي كنيد (CPC) ممكن است در طول زمان و با توجه به فعاليت هاي رقبا تغيير كند. همچنين كليدواژه هاي مختلف هزينه هاي متفاوتي دارند. در برخي موارد قيمت هر كليك حتي به ۵۰۰ دلار هم مي رسد.
بنابراين از اين استراتژي در مواردي استفاده كنيد كه درآمد حاصل از آن هزينه هاي تبليغات را پوشش مي دهند. اگر هنوز عمده فعاليت هاي شما در بازاريابي اينترنتي، به مراحل ابتدايي قيف فروش و توليد محتوا براي ايجاد Awareness مربوط مي شود، بهتر است (بخصوص در محيط هاي رقابتي) بي خيال ادوردز شويد! چرا كه بودجه شما به سرعت تمام خواهد شد.
گوگل مورد كاوي (Case Study)هاي زيادي را منتشر كرده كه نشان مي دهند نرخ بازگشت سرمايه يا ROI در اين شكل از بازاريابي آنلاين مي تواند به طرز قابل توجهي بالا باشد.
در هر صورت اگر از AdWords استفاده مي كنيد، با تعيين اهداف مشخص (Goal Setting) در گوگل آناليتيكس يا ديگر ابزارهاي اندازه گيري، و مانيتورينگ KPIها، مي توانيد بودجه تان را بهتر و كارآتر مصرف كنيد.
بازاريابي محتوايي و Content Marketingكانتنت ماركتينگ فعاليتي است كه در آن، بازارياب ها روي توليد محتواي ارزشمند و انتشار آن بين مشتريان بالقوه تمركز مي كنند.  دقت كنيد كه بازاريابي محتوا چيزي متفاوت با كپي رايتينگ است. در بازاريابي محتوايي با توليد و انتشار محتوا سعي در توليد ليد و قانع كردن مشتري براي اقدام به خريد مي كنيم. درحاليكه كپي رايتينگ بيشتر به Packaging شبيه است و نقش ترغيب كنندگي دارد.
بنابر تعريف Content Marketing Institute، بازاريابي محتوايي «يك رويكرد استراتژيك بازاريابي است كه بر توليد و انتشار محتواي با ارزش، مرتبط، و يكپارچه براي دستيابي به مخاطبان مشخص و نگهداري آنها انجام مي شود».
 برخلاف تبليغات مقطعي، بازاريابي محتوايي يك استراتژي بلند مدت است كه با استفاده از آن به مخاطبانتان نشان مي دهيد كه براي آنها واقعا اهميت قائليد. مشتريان، اهداف و جنبه هاي مختلف كسب و كارتان را بشناسيد. در كانتنت ماركتينگ به مخاطبانمان محتواي مختص به خودشان را ارائه مي كنيم و با تداوم آن، رابطه اي قوي بين آنها و خودمان ايجاد مي كنيم.
البته توليد محتوا صرفا به معناي نوشتن در وبلاگتان نيست. فايل هاي ويدئويي، پادكست ها، كتاب هاي الكترونيكي، عكس ها و اينفو گرافيك ها، همگي در «جعبه ابزار» بازاريابي محتوايي قرار مي گيرند.
بازاريابي شبكه هاي اجتماعي – Social Media Marketingقطعا با بازاريابي شبكه هاي اجتماعي آشنا هستيد. شبكه هاي اجتماعي ابزاري قدرتمند براي برقراري ارتباط با مشتريان، درگير كردن آنها با نام برند (Engagement) و سوق دادن آنها به سمت خدمات يا محصولتان است. اما واقعا بازاريابي شبكه هاي اجتماعي چيست؟
مثل هميشه ويكي پديا يكي از اولين نتايجي است كه هنگام جستجو درباره « تعريف بازاريابي شبكه هاي اجتماعي » به آن بر مي خوريم؛ تعريفي كه البته چندان چنگي به دل نمي زند: «بازاريابي شبكه هاي اجتماعي، يكي از فعاليت هاي بازاريابي آنلاين و فرايند افزايش ترافيك يا ورودي وب سايت يا كسب توجه به يك موضوع، از طريق رسانه‌هاي اجتماعي است».
به اشتراك گذاري محتواي وبسايت يا وبلاگتان، بدون شك يكي از كارهايي است كه در شبكه هاي اجتماعي انجام خواهيد داد. اين موضوع علاوه بر كمك به شناخته شدن محصولتان، روي سئو و بهبود رتبه شما در گوگل هم تاثيرات مثبتي خواهد داشت.
اما فعاليت در شبكه هاي اجتماعي فراتر از اين حرف هاست.
بازاريابي شبكه هاي اجتماعي«بازاريابي شبكه هاي اجتماعي، پروسه توليد محتوا، متناسب با فضا و نحوه كاركرد رسانه هاي اجتماعي مختلف، به منظور ايجاد علاقه و همرساني ارگانيك (Engagement & Sharing) و هدايت ترافيك به سمت محصول/خدمات است».
هنگام برنامه ريزي براي فعاليت در شبكه هاي اجتماعي بايد دو موضوع مهم را مد نظر داشته باشيم؛ يكي محتوا يا Content و ديگري زمينه يا Context.
محتوا يا Content هر چيزي است كه در رسانه هاي اجتماعي با ديگران به اشتراك مي گذاريد. از يك Status ساده در فيس بوك تا عكس و ويدئو در اينستاگرام، اخبار مربوط به صنعت فعاليتتان در لينكدن و الي آخر. اما نكته اينجاست كه محتواي شما مي بايست با Context يا زمينه و فضاي شبكه هاي اجتماعي همخواني داشته باشد؛ در غير اينصورت فعاليت هاي شما در شبكه هاي اجتماعي اثر بخشي خاصي نخواهند داشت.
براي مثال شايد طنازي در توييتر كاملا طبيعي و كاربرپسند باشد اما در لينكدن ارائه دليل و مدرك و لحن علمي بيشتر مورد قبول قرار مي گيرد. البته بدون شك نحوه فعاليت هاي شما در اين پلتفرم ها، از اولويت هاي شما در برندينگ و موقعيتي كه براي نام تجاري تان متصور هستيد (Brand Positioning) نشات مي گيرند.
به شبكه هاي اجتماعي صرفا به عنوان محلي براي بازنشر محتواي وبسايت نگاه نكنيد. قصه گويي كنيد و در هر رسانه اجتماعي موضوعات متناسب با همان رسانه را  با ديگران به اشتراك بگذاريد.
تبليغات كليكي يا PPCتبليغات كليكي PPC (يا Paid Per Click) كاركردي مشابه با بازاريابي موتورهاي جستجو دارد. ممكن است بارها به اين شكل از تبليغات و بازاريابي اينترنتي در شبكه هاي اجتماعي برخورد كرده باشيد. در غالب شبكه هاي اجتماعي مي توانيد با تعريف تبليغ مدنظرتان و انتخاب جامعه آماري هدف، آن را به كاربران نمايش داده و در ازاي هر كليكي كه روي تبليغ انجام مي شود، هزينه اي مشخص پرداخت كنيد.
فيس بوك، توييتر، لينكدن و اينستاگرام چنين امكاني را در اختيارتان قرار مي دهند. اما با توجه به شرايط خاص سياسي و اقتصادي يا به عبارت ساده تر به خاطر تحريم ها! امكان استفاده از اين ابزارها در ايران بسيار محدود است.
چيزي كه در ايران به عنوان تبليغات PPC مي شناسيم عملا محدود به تبليغات متني يا بنري در ديگر وبسايت ها محدود مي شود. براي استفاده از اين كانال بازاريابي دو راه وجود دارد.
يكي مذاكره مستقيم با وبسايت ها و ديگري استفاده از خدمات آژانس هاي تبليغاتي مانند Anetwork، كليك ياب  و يا عدد و … براي تبليغات موبايلي.
در روش اول هر چند زمان و انرژي بيشتري صرف راه اندازي كمپين تبليغاتي تان خواهيد كرد اما كنترل بيشتري بر فرايندها خواهيد داشت. در روش دوم هرچند تبليغ شما در شبكه گسترده تري از وبسايت ها و اپليكيشن ها به نمايش در مي آيد، اما كنترل اينكه تبليغ شما دقيقا در چه زماني و در چه وبسايتي به كاربران نشان داده مي شود تقريبا خارج از دسترس شما خواهد بود.
صرف نظر از روشي كه به كار مي گيريد، اندازه گيري را فراموش نكنيد. نرخ كليك يا CTR  بنرهاي مختلف را مانيتور كنيد، براي صفحات فرودتان UTM تعريف كنيد، متريك ها و عملكرد هر كمپين را با تعريف صحيح اهداف يا Goal Setting در گوگل آناليتيكس اندازه گيري كنيد تا با مشخص كردن ROI يا نرخ بازگشت سرمايه، بتوانيد برآوردي صحيحي از نحوه كاركرد تبليغات كليكي داشته باشيد و مدام فرايندهايتان را بهبود ببخشيد.
بازاريابي وابسته يا همكاري در فروش (Affiliate Marketing)يك شرايط خيلي ساده و نه چندان دور از انتظار را فرض كنيد: به يكي از دوستانتان رستوراني را كه دوستش داريد، يا فروشگاهي را كه خودتان براي خريد وسايل كوهنوردي سراغش مي رويد، پيشنهاد مي دهيد. دوست شما از رستوران يا فروشگاه خريد مي كند؛ و خب طبق تجربه چيزي جز تشكر از طرف دوست مذكور (كه البته بسيار ارزشمند هم هست) گيرتان نمي آيد!
حالا كمي خيال پرداز باشيد: دفعه بعد كه مسئول رستوران يا فروشگاه را مي بينيد، ۱۰ درصد از مبلغ خريد را به خاطر معرفي دوستتان، به شما هديه مي دهد. بازاريابي وابسته، همكاري در فروش يا Affiliate Marketing چيزي جز اين نيست.
AMAZON بهترين مثال براي بازاريابي وابسته است. با ثبت نام در برنامه Affiliate Marketing آمازون، مي توانيد يك لينك مخصوص به خودتان براي هر يك از محصولات آمازون ايجاد كنيد و در وبسايت يا وبلاگتان قرار دهيد. آمازون درصدي از فروش را بازاي هر خريدي كه از طريق لينك هاي شما انجام شده باشد، به عنوان كميسيون به حساب شما واريز مي كند.
بازاريابي ايميلي يا ايميل ماركتينگايميل يكي از بهترين ابزارها براي برقراري ارتباط (Communicate) با مشتريان و ليدها (Leads) يا سرنخ هاي فروش است؛ و تا جايي كه من تجربه كردم، در غالب موارد بين تمام فعاليت هاي بازاريابي آنلاين، ترافيك ورودي از طريق ايميل ماركتينگ بيشترين نرخ تبديل و ROI را دارد؛ و ابزاري بسيار قدرتمند براي Lead Nurturing است.
اما اشتباه نكنيد! ايميل ماركتينگ به معناي ارسال ايميل تبليغاتي و انتظار براي رشد فروشتان نيست. كمپين بازاريابي ايميلي موفق پيش شرط هاي خودش را مي طلبد.
پيش از ارسال ايميل ليست مخاطبان و گيرنده هايتان را مرتب كنيد. چند پروفايل يا پرسوناي مشتري مشخص كنيد. براساس اطلاعات و اندازه گيري هاي قبلي گيرنده ها را دسته بندي كنيد. براي هر پرسونا، با رعايت اصول كپي رايتينگ و براساس استراتژي محتوا، ايميل خودش را تهيه كنيد و با پيش بيني پارامترهاي لازم براي اندازه گيري، ميزان اثر بخشي هر كدام را مانيتور كنيد. A/B تست يا آزمون هاي جداگانه را فراموش نكنيد و مدام به دنبال تصحيح فرايندهايتان باشيد.
اما پرسوناي مشتري چيست؟ پرسوناي مخاطب يا مشتري، تصويري فرضي از مشتري است كه بر اساس تحقيقات و داده هاي واقعي كه از مشترينتان داريد تعيين مي شود. ويژگي هاي دموگرافيك، الگوهاي رفتاري، انگيزه ها و اهداف، جزء مواردي هستند كه بايد هنگام تعيين پرسوناي مشتري در نظر بگيريد.
نتيجه گيري:بازاريابي آنلاين همان اهداف بازاريابي سنتي را دنبال مي كند. توليد ليد و افزايش Awareness. آنلاين ماركتينگ يا تبليغات اينترنتي بسيار ابزار محور و نيازمند اندازه گيري است. از ابزارهاي عمومي تر مانند گوگل آناليتيكس تا ابزارهاي هوش تجاري يا Business Intelligence براي تحليل هاي پيچيده تر.
هرچند بازاريابي آنلاين شامل بخش هاي مختلفي است اما اين بخش ها عملا از هم جدا شدني نبوده، و با هم اشتراكاتي دارند. محتوا عضو جاري در تمام شاخه هاي بازاريابي اينترنتي است و كپي رايتينگ مهارتي است كه بدون شك هنگام راه اندازي كمپين هاي مختلف به آن نياز خواهيد داشت.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.